آیا دین با شادی جوانان مخالف است؟
آیا دین با شادی جوانان مخالف است؟
دین و اندیشه > دین – دکتر محمدرضا زائری:
معمولا افراد دیندار و مذهبی کسانی هستند که گاهی غمگین و عبوس بهنظر میرسند و چندان با رفتارهای شیطنتآمیز و شادمانه جوانان کنار نمیآیند.
بهطور طبیعی فضاهای مذهبی و محیطهای دینی هم بهدلیل ویژگیهای عبادی شرایط مناسب شادی و تفریح جوانان را فراهم نمیکنند.این عوامل و دلایل متعدد دیگری که اینجا فرصت تشریح و بررسی آنها نیست باعث میشوند این تصور رواج پیدا کند که دین با شادی جوانان مخالف است.
اما جالب اینجاست که نشانههای فراوان در دستورات دینی برخلاف این تصور دیده میشود و میبینیم نهتنها شادبودن و شادمانه زندگیکردن با دینداری تناقض ندارد بلکه گاهی شادکردن دیگران نیز از اساسیترین آموزههای دینی و خصوصیات اولیای خداست.جدا از اشتباهات و رفتارهای غلط که به نام دین صورت میگیرد یکی از عوامل این است که آموزههای دینی در این زمینه مطلق نیست و بهاصطلاح شادی هرجا و هرجور و به هر قیمتی توصیه نمیشود.
از آنجا که قرار است دین یک چارچوب عقلانی و منسجم برای واقعیتهای زندگی ترسیم کند، میکوشد تا برنامهای جامع برای بازه گسترده زمانی (دنیا و آخرت) و فضای کامل انسانی (فردی و اجتماعی) و در همه پهنه تاریخ و جغرافیای بشری ارائه کند. بر این بنیاد وقتی ما با یک برنامه جامع و نظام هدفمند و چارچوب کامل روبهرو میشویم بهطور طبیعی مصادیق متنوعی هست که بهطور خاص و در آن لحظه برای شخص ما خوشایند نیست. مثل وقتی که پشت چراغ قرمز معطل میشویم و عجله داریم بهطور طبیعی از معطلی خوشمان نمیآید اما آنچه باعث میشود این معطلی را تحمل کنیم باور ما به ارزش قانون و درک ما از ضرورت وجود نظام اجتماعی است.
هر یک از ما مخصوصا در زمان جوانی که دوره شور و شتاب است شاید در کوتاهمدت چیزهایی را دوست داشته باشیم و بخواهیم کارهایی بکنیم اما بهنظرمان برسد که دین ما را منع کرده است، اما دلیل همان منع هم در درازمدت قابل فهم است. در واقع دین از یک طرف (از جهت عرضی) جلوی تعارض شادیها و خوشیهای شخص من با خوشیها و شادیهای دیگران را میگیرد، و از طرف دیگر (از جهت طولی) مانع آن بخش از شادیهای خود من میشود که ممکن است در درازمدت برای خودم باعث ناشادی و ناخوشی بشود.
مثلا کسی دوست دارد با موتور سیکلت جدیدش توی کوچه ویراژ بدهد و باعث مزاحمت برای همسایگان بیمار و سالمند یا کسانی است که مشغول استراحت هستند، پس بهطور طبیعی خوشی شخصی او خودخواهانه است و باید منع شود. از طرف دیگر همین شخص ممکن است در یک بزرگراه که مزاحم دیگران نیست با سرعت بسیار بالا براند و بسیار هم خوشحال است و لذت میبرد، اما این سرعت گرچه مزاحم دیگران نیست اما برای خودش خطر دارد پس باز هم باید منع شود.
در دستورات و قانونگذاری دینی این دو معیار برای خوشیها و شادیهای جوانانه وجود دارد که گاه باعث این تصور میشود وگرنه دین با شادی جوانان مخالف نیست بلکه به آن در چارچوب معقول فردی و اجتماعی توصیه و تشویق نیز میکند. در واقع دین میخواهد که جوان به جای یک شادی خودخواهانه که باعث غم و ناراحتی دیگران است یا شادی کوتاهمدت که مانند اعتیاد سرانجام ناخوشی دارد به یک شادی کامل و درازمدت برسد.
شادی مورد تشویق دین که اتفاقا بیش از هرکسی سهم جوانان است یک شادی عمیق و فراگیر است که نه به قیمت تلخی الان دیگران تمام میشود و نه به بهای تلخی آینده جوان. یک شادی گسترده و بیپایان و همیشگی و بهعبارت دیگر زبان حال دین با جوانان این است که «همه خوش باشید، همیشه خوش باشید»!