از زن بودن احساس حقارت مىکنم و آرزو مىکنم که یک پسر بودم، لطفاراهنمایىام کنید.
جواب : | |
شکى نیست که تحمیلات ناروایى در طول تاریخ بر دوش زنان بوده و بعضى از آنها هماکنون نیز باقى است. ریشه بسیارى از این تحمیلات را بایستى در بىدینى و بىتقوایى گروهى از مردم دانست که محیط را براى زنان و بلکه براى همه ناامن مىکنند. مشکلات دیگر اجتماعى را نیز که بر این مقوله بیفزاییم، وضعیتى را پیش مىآورد که هماکنون شاهد آن هستیم. آنچه دین از زنان و مردان خواسته، حفظ حریمها است و این جز براى سعادت آنان نیست؛ چنان که مىبینیم در دنیاى غرب و در پشت پرده ظواهر فریبنده، نظامى بر دغدغه و مخاطرهآمیز بر روابط خانوادگى و تربیت فرزندان و… حاکم است. موضوعى که جامعهشناسان و محققان مسائل اجتماعى را در غرب به وحشت انداخته و آنان آیندهاى تاریک را براى جوامع غربى پیشبینى مىکنند. جامعهاى که در آن آدمیان به گونهاى مسخ شده و نامتعادلاند. آمار تجاوزات جنسى و رفتارهاى آزار دهنده (علىرغم همه آزادىهاى جنسى) به موضوعى مهم تبدیل شده است و انتظارات روزافزون رفتارهاى عجیب و غریب جنسى از زنان، آنان را به دلقکهاى مضحک تبدیل کرده است. هدف اسلام از ارائه الگوى حجاب حفظ طهارت و امنیت زنان است؛ چنان که فرموده است: «اى پیامبر: به زنان و دختران خود و زنان مؤمنان بگو خویشتن را به چادر فرو پوشند که این کار براى این که آنان به [عفت و تقوا] شناخته شوند تا از تعرض و آزار هوسرانان در امان بمانند بسیار بهتر است»، (احزاب، آیه ۵۹). در این بین نبایستى برخى تحمیلات محیط را به حساب اسلام گذاشت؛ چه این که افراد بىبند و بار نیز بسیار بیشتر در دام این تحمیلات قرار مىگیرند و آزار مىبینند. گذشته از این که بسیارى از آنچه که شما نوشتهاید، به آداب و رسوم و برداشتها برمىگردد نه به اسلام (که صد البته بایستى در اصلاح این آداب و رسوم کوشید) ولى اگر اعتراض شما به جنسیت است، باید بدانیم که در این زمینه کسى از خود اختیارى ندارد. نظام آفرینش بر مبناى زوجیت است ولازمه آن، وجود دو جنس و جاذبههایى است که بین آنها وجود دارد. حکمتهاى این نظام را بایستى در تشکیل خانواده و زندگى مشترک و آثار خیر آن دید. از سوى دیگر، دختران در تمامى جریان محدودیتهایى دارند؛ ولى باید توجه داشته باشید که اصولاً مطلوب و مورد رغبت خصیصهاى است که در آنان نهفته شده و این کمالى براى زنان است؛ چه این که این تمایل و رغبت است که مبناى خانواده و زندگى مشترک خواهد بود و روشن است چیزى که مطلوب باشد، خطراتى نیز آن را تهدید مىکند. بنابراین بایستى گوهر را در صدف حفاظت کرد. علاوه بر این که بایستى، برنامهریزىهاى گستردهاى صورت گیرد تا دختران نیز به صورت مساوى از امکانات عمومى و طبیعى بهره ببرند، بدون آن که دچار عوارض سوء شوند (مانند گسترش امکانات ورزشى و رفاهى، پارکهاى اختصاصى و امکاناتى که بتواند حق استفاده آنها از امکانات را به صورت مساوى تأمین نماید). متأسفانه در حال حاضر، اولویتهاى دیگر اقتصادى (مانند بیکارى و امنیت) فرصت را از اجراى چنین برنامههایى سلب کرده است. |