مطلبی جالب درباره امپراتوری پیکان
هفته نامه تجارت فردا – انیس سجادی: نوستالژی مشترک چند دهه ایرانیان، پیکان، خاطرهای جمعی که سبکی خاص از زندگی در چهار دهه از زندگی ایرانیها را ساخت، یادگار مردانی که از شستوشوی خودروها در کوچه و خیابانهای مشهد به ایران ناسیونال رسیدند.

اما خاطره خودروشوییهای نوجوانی همیشه در ذهن خیامی زنده بود و او همواره با افتخار میگفت در سرمای زمستان مشهد، گاه آنقدر روی خودروها کار میکرد که دستهایش ترک میآورد و او ناچار میشد پیه داغ کرده و روی آن بریزد تا زخم آن التیام پیدا کند. مردان خودساخته از این خاطرهها زیاد دارند و احمد خیامی هم، مردی خودساخته بود. مردی که خود از میان مردم بود و حقوق کارگر برایش حائز اهمیت بود، میگفت: کارگر ایرانی در خانه غذای کامل و پرکالری نمیخورد، پس در کارخانه باید یک وعده غذای گرم و پرانرژی به او بدهیم.
واژه آرو در فارسی به معنی تیر، خدنگ و پیکان آمده. خیامی در میان آنها پیکان را پسندید. با خواندن این نام، انسان کمتر به یاد تیر و خدنگ و نیزه میافتد؛ امروز وقتی کسی نام پیکان را میشنود، یک خودرو در نظرش مجسم میشود، خاطره تمام ایرانیان. کارخانه ایران ناسیونال ۱۲ مهرماه ۱۳۴۱ با سرمایهای در حدود ۱۰ میلیون تومان و با هدف مونتاژ و تولید انواع خودرو در خیابان اکباتان تهران متولد شد و از ۲۸ اسفند ۱۳۴۲ با تولید اتوبوس شروع به کار کرد و پیکان، در اردیبهشت ۱۳۴۶ متولد شد.برادران خیامی، از مشهورترین کارآفرینان خراسانی هستند. در این هفته مروری کوتاه خواهیم داشت بر زندگی و زمانه احمد و محمود خیامی و سرگذشت پیکان.در سرنوشت حاج سیدعلیاکبر خیامی روحانی و خردهمالکی از طبقه متوسط رو به پایین مشهد چنین حک شده بود که از میان سه پسرش دو تن یعنی احمد (متولد ۱۳۰۳) و محمود (متولد ۱۳۰۸) پیکانهای خود را با موفقیت در مرکز سیبل تولید داخلی خودرو در ایران بنشانند. مقدر بود که این دو برادر نام خود را به عنوان سردمداران تولید داخلی خودرو در ایران در تاریخ اقتصادی معاصر این سرزمین ثبت کنند.
دو برادری که از منتهای صفر شروع کردند و به صفرهای میلیاردی مقابل رقم اموالشان رسیدند. آنان احمد و محمود، برادران خیامی بودند، برادرانی که از مشهد فعالیت خود را آغاز کردند و سرانجام توفیق یافتند تا کارخانه ایرانناسیونال، فروشگاههای فردوسی و کورش و شرکت مبلیران را ایجاد کنند.احمد، برادر بزرگتر پس از کلاس نهم دبیرستان شاهپور را ترک گفت و پس از آن مشاغل مختلفی را به عنوان شاگرد مغازه تجربه کرد. در شهریور ۱۳۲۰ با اشغال مشهد توسط قوای روسیه، اشغالگران اقدام به ضبط کامیونهای سیدعلیاکبر خیامی و شریک وی و محل برپایی آنها کردند (شیرینکام و فرجامنیا، ۱۳۹۳: ۳۱۶). با اتمام جنگ و خروج قوای روس از مشهد، سیدعلیاکبر محل کامیونها را تبدیل به تعمیرگاه کرد. در این زمینه احمد به او کمک رسانید و به صورت شبانه در مدرسه رازی ادامه تحصیل داد (برترینها، ۳۱ فروردین ۱۳۹۰: کد خـبـر ۶۳۹). بنابر روایتی دیگر، خیامی پدر مقداری از زمینهای کشاورزی و باغ خویش را فروخت و سرمایه آن را به پسرانش داد.

احمد با آن سرمایه، گاراژی در فلکه برق مشهد تدارک دید که در آن با خرید خودروهای دست دوم بنز ۱۸۰ و ۱۹۰ از تهران، به فروش اقساطی آنها به رانندگان تاکسی پرداخت. محمود، تحصیلاتش را تا دیپلم در مدرسه روزانه ادامه داد. خروج قوای متفقین از کشور در سال ۱۳۲۵ با برقراری مجدد رفت و آمد زائرین به مشهد همراه بود. در این میان، فقدان نیروی فنی در زمینه تعمیر ماشین در مشهد موجب شد این خانواده فعالیت اقتصادی پررونقی را در این شهر آغاز کند.
این همکاری خانوادگی با حضور محمود به عنوان مسوول کارهای فنی، احمد به عنوان مسوول امور مالی و حسابرسی و حاجعلیاکبر به عنوان صندوقدار نخستین گام این خانواده در پیمودن طریق تجارت بود. دو سال بعد، این خانواده توانست نمایندگی بنز را نیز به چنگ آورد (پیشین: ۳۱۶ و ۳۱۷). اما تجارت تنها دغدغه این خانواده نبود، چنان که احمد در سال ۱۳۲۶ اتحادیه سادات حسینی را به منظور انجام فعالیتهای عامالمنفعه تاسیس کرد و پس از قیام ۳۰ تیر ۱۳۳۱ به عنوان دبیر اتحادیه سادات حسینی در تظاهرات کلوپ مصدق در مشهد شرکت کرد.
این اتحادیه از نیروهای اصلی حامی دکتر مصدق در برابر نیروهای تودهای در مشهد بود. بر بنیاد رپرتاژهای ساواک، در اواخر دهه ۳۰ و بهمن ۱۳۴۱ در کلوپ مصدق و در شهرستان جام برای تاسیس اتحادیه مذکور فعالیت داشتند و به همین دلیل، در بهمن همان سال به اتهام همکاری با شرکتکنندگان در میتینگ جبهه ملی دستگیر و با دریافت تعهد آزاد شدند. اگر چه آنان بعدها مخالف حرکتهای رادیکال شدند و به کلی از سیاست کنارهگیری کردند، ساواک در رپرتاژهای خود خـبـر از واگذاری منزل پدری این خانواده به آیتالله میلانی برای ساخت مدرسه میدهد (همان: ۳۲۶). اما به واقع، آنان هرگز تمایلات ملیگرایانه خود را فراموش نکردند. شاهد این مدعا آن است که وقتی احمد برای کارخانه خود به دنبال اسم میگشت، نام «ایرانناسیونال» را برگزید و نام «آرو» (مارکی از خودرو تولیدی کارخانه روتس) را نپسندید و در میان معادلهای فارسی آن نام «پیکان» را برای این مدل انتخاب کرد.
این توسعهطلبی و درک رشد اقتصادی محدود در فضای شهر مشهد در آن وقت بود که احمد را به فکر تمرکز فعالیتهای تجاری در تهران انداخت. لذا در ۱۳۳۳ با واگذاری گاراژ و تعمیرگاه به محمود عازم تهران شد. در این شهر با کمک یکی از آشنایان مغازهای با عنوان فروشگاه تضامنی برادران خیامی برای فروش قطعات خودرو در خیابان اکباتان تهران اجاره کرد. با رونق کار این شرکت، مغارههای اطراف و طبقات بالای ساختمان را اجاره و سپس خریداری کرد و با تغییراتی آنها را تبدیل به یک فروشگاه بزرگ و طبقات بالا را تبدیل به آپارتمانهای دفتری کرد.
این فروشگاه بعدها پیآلپی نام گرفت و یکی از بزرگترین عرضهکنندگان قطعات یدکی خودرو در ایران شد. با دریافت نمایندگی لاستیک کنیتانتال و باتری دنا وی تصمیم گرفت به ساخت اتاق اتوبوس روی آورد. اما دریافت نمایندگی بنز در مشهد از سوی برادران سودآور و بعدها دریافت امتیاز نمایندگی این شرکت در کل ایران بود که فعالیت تجاری برادران خیامی را به خارج از کشور گسترش داد (Milani,:633). پس از مدتی، محمود نیز گاراژ و تعمیرگاه مشهد را تعطیل کرد و با گروهی از کارگران متخصص و قابل اعتماد خود عازم تهران شد.

در اواسط دهه ۴۰ احمد با سپردن تشکیلات تجاری به محمود عازم اروپا و آمریکا شد تا از میان مدلهای گوناگون، یک خودرو سواری را برای مونتاژ در ایران انتخاب کند. از کارخانههای خودروسازی فیات، لانچیا، فورد، فولکس واگن، مرسدسبنز، دکا، پژو، سیتروئن و رنو دیدن کرد ولی خودرو آرو ساخت کارخانه در حال ورشکستگی آروتس بود که نظر وی را جلب کرد. با بازگشت به ایران، وی کارخانه ایرانناسیونال را در ۱۲ مهر ۱۳۴۱ با حدود صد میلیون ریال سرمایه و با هدف مونتاژ و تولید انواع خودرو در خیابان اکباتان تهران احداث کرد که از سال ۱۳۴۲ با تولید اتوبوس فعالیت خود را آغاز کرد. موسسان آن از حاجعلیاکبر، احمد، محمود و مرضیه خیامی و زهرا سیدی و خانم رشتی تشکیل یافته بود.
احمد در سال ۱۳۴۰ قطعه زمینی بین جاده مخصوص و اتوبان کرج خریداری کرد که کارخانه ایرانناسیونال را در آن مستقر کرد و در آن به ساخت اتاق اتوبوس پرداخت و ۲۰ نفر از کارگران و سرپرستان را برای گذراندن دوره اتاقسازی به آلمان فرستاد و با دریافت نمایندگی اتوبوسهای مرسدسبنز ۳۲۱، گیربکس و دیفرانسیل از برادران سودآور توانست در سالهای آتی نیروی هوایی ارتش را مجاب به خرید ۳۰ دستگاه از اتوبوسهای تولیدی ایرانناسیونال کند و با فروش آنها به شرکت لوانتور و TBT آنها را وارد حمل و نقل داخل و خارج شهر کند.
ساخت بنز سواری ۳۰۲ و ساخت صندلی راحتی، یخچال و سرویس بهداشتی برای داخل اتوبوسها و ایجاد اتاق رنگ از دیگر فعالیتهای این کارخانه در این زمان بود (پیشین: ۳۲۱-۳۱۹). در ۱۳۴۶ خط تولید پیکان آغاز به کار کرد. در ۱۳۴۸ مدل دولوکس پیکان ساخته شد و در ۱۳۵۳ خط تولید وانت آغاز به کار کرد. در ۱۳۵۴ بهترین مدل پیکان -معروف به پیکان اونجر- تولید شد، این مدل پیکان تا پیش از وقوع انقلاب بیش از شش مدل استیشن، دولوکس، کار، جوانان و… عرضه کرد. ایرانناسیونال که در ابتدا کار خود را با تولید روزانه ۱۰ دستگاه خودرو سواری و هفت دستگاه اتوبوس و کامیون شروع کرده بود، در ۱۳۵۷ توانست تولید صرف پیکان را به ۱۳۶ هزار دستگاه برساند و طی ۱۰ سال ۲۲ درصد از قطعات پیکان را در داخل تولید کند.
برادران خیامی گذشته از مونتاژ خودرو سواری، اتوبوس، مینیبوس و آمبولانس، در کارخانهها و موسسات دیگری نیز به صورت مستقل یا مشارکتی سرمایهگذاری کرده بودند که از آن میان میتوان به کارخانه لاستیکسازی بریجستون ایران، شرکت پیستونسازی ایران، کارخانه پولی رنگ، کارخانجات رضا در مشهد برای تولید سپر و رینگ خودرو، کارخانه جوش اکسیژن در مشهد با سهم ۲۵درصدی ایرانناسیونال، کارخانه ایدم در تبریز برای تولید موتور، کارخانه فنرسازی در جاده کرج، کارخانه ریختهگری، کارخانه تولید موتور خودرو برای ساخت قسمتهایی از سیلندر و رینگ و پیستون خودرو و بانک صنعتی و معدنی ایران اشاره کرد (باشگاه خبرنگاران جوان، ۱۰ آبان ۱۳۹۱: ۴۱۴۴۵۶۹ و برترینها، ۳۱ فروردین ۱۳۹۰: کد خـبـر ۶۳۹).

در اواخر سال ۱۳۵۱، برادران خیامی به همکاری خود خاتمه دادند. بدین ترتیب، کارخانههای خودرو پیکان، اتوبوس اسازی و مرسدسبنز به محمود واگذار شد و احمد نیز با سهم ریالی خود از ایرانناسیونال به خریداری سهام بیمه امید و تاسیس کارخانه مبلیران و فروشگاههای زنجیرهای به نام فردوسی و کورش پرداخت. کورش که ابتدا توسط حمید اخوان شکل گرفته بود، با اختلافهای مدیریتی موجود به خیامی واگذار شد. همچنین، محمود خیامی با توسعه ایرانناسیونال توانست آن را به بزرگترین کارخانه صنعتی ایران تبدیل کند. در این زمان، وی به مذاکره با کارخانه مرسدسبنز برای مونتاژ مرسدسبنز ۱۷۰ پرداخت و درصدد گشایش بازارهایی در اروپای شرقی و کشورهایی برای صادرات پیکان و اتوبوس مرسدسبنز بود. اگرچه، پس از مدتی به علت عدم کفاف برای تقاضای بازار داخلی، جلوی این صادرات گرفته شد. محمود خیامی در اواسط دهه ۵۰ برای مدتی باشگاه اقبال را خریداری کرد و تیم پیکان را پدید آورد (پیشین: ۳۲۳ و ۳۲۴). با وقوع انقلاب، هر دو برادر از کشور خارج شدند. احمد خیامی به تورنتو رفت و در فروردینماه ۱۳۷۹ در لس آنجلس در اثر سرطان درگذشت.
محمود خیامی نیز اکنون در انگلیس زندگی میکند. وی در تیرماه ۱۳۸۲ در همایش بزرگ صنعت و معدن خراسان به عنوان پیشکسوت نمونه صنعت معرفی شد. هماکنون، وی سرپرست هیات امنای دانشنامه ایرانیکاست و در نیوجرسی نمایندگی فروش بنز را در اختیار دارد (برترینها، ۳۱ فروردین ۱۳۹۰: کد خـبـر ۶۳۹). او با ثروتی که از فروش مرسدس در آمریکا به دست آورد، شروع به ساخت مدرسه در مناطق روستایی خراسان کرد و آنقدر به این کار ادامه داد تا به یکی از بزرگترین مدرسهسازان تاریخ کشور تبدیل شد. وی بخشی از دارایی خود در انگلستان را صرف برگزاری همایشهایی برای گفتوگو میان پیروان اسلام و مسیحیت و بخش دیگری از دارایی خود را نیز به خرید اشیای عتیقه ایرانی در حراجیهای بینالمللی اختصاص داده است. همچنین، او بنیاد خیامی را در سال ۲۰۰۰ تاسیس کرد که در کنار فعالیتهای خیریه در زمینههای بهداشت، کودکان و پناهندگان، فعالیتهایی را در زمینه گفتوگوی بین ادیان در برنامه خود قرار داده است. (خـبـر اقتصادی، ۲۴ مهر ۱۳۹۱: کد خـبـر ۲۷۴۰). وی در سال ۲۰۰۷ میلادی کمک یک میلیون پوندی را به حزب کارگر انگلستان اعطا کرد که با قدردانی تونی بلر از وی همراه بود (Walter Woodward, 3 December 2007).
گذشته از فعالیتهای اقتصادی، برادران خیامی پیش و پس از انقلاب اسلامی فعالیتهای خیریهای چون ساخت مسجد، برگزاری مراسم زناشویی برای ۲۵ زوج بیبضاعت در هتل ونک و ساخت مدرسه را در پیش گرفتند که از آن میان میتوان به ساخت مجتمع مسکونی ۱۶ دستگاه برای کارکنان ایران خودرو در زمینها نیروی هوایی در شرق تهران، ساخت هنرستان صنعتی ایرانناسیونال برای تربیت تکنسین در جاده قدیم کرج، ایجاد هنرستان بزرگ صنعتی مشهد، ساخت بیمارستانی نیمهکاره در مشهد، ایجاد مرکز مبارزه با سرطان در خیابان کوهسنگی مشهد و ایجاد هشت مجموعه آموزشی به نام ثامنالائمه در مشهد و ۱۱۰ مدرسه به نام امام علی(ع) در روستاهای خراسان و ۱۸ مجموعه کار و دانش در خراسان توسط محمود خیامی اشاره کرد (پیشین: ۳۲۷). با گذشت پنج دهه خاندان خیامی همچنان با پشتکار، درایت و موقعسنجی به فعالیتهای اقتصادی خود ادامه میدهند، فعالیتهای محمود خیامی در سالهای اخیر به واقع گواه رشد فرهنگ در سایه پشتیبانی کنشگران اقتصادی است.

منابع:
۱- شیرین کام، فریدون و ایمان فرجامنیا، سرگذشت ۵۰ کنشگر اقتصادی ایران، تهران: نشر فرهنگ صبا ۱۳۹۳.
۲- Milani, Abbas, Eminent Persians: The Men and Women who made Modern Iran 1941-1979, Vol.1, New York: Syracuse University Press and Persian World Press 2008.
۳- http: / /khabareghtesadi.com /fa /news /2740
۴- http: / /www.bartarinha.ir /fa /news /639
Will Woodward, Will, 3 December 2007-5
۶-http: / /www.theguardian.com /politics /2007 /dec /03 /uk.partyfunding1?INTCMP=SRCH
۷-http: / /www.yjc.ir /fa /news /4144569