تساهل و تسامح در اندیشه و امر سیاسی
تساهل و تسامح در اندیشه و امر سیاسی
🔺اولین بار مفهوم تساهل و تسامح در قرن هفدهم، مشخصا در اندیشه سیاسی به کار گرفته شد؛ ابتدا این مفهوم به معنای #پذیرش حق انتخاب مذهب توسط فرد و عمل بدان بود و به تدریج، به معنای تحمل اعتقاد هر عقیدهای را شامل شد.
🔻 با مروری بر پیشینه این مفهوم در جوامع غربی، درمی یابیم که تساهل و تسامح پیش از آن که نشات گرفته از طرز تفکر افراد یا گروههای خاص مذهبی باشد، حاصل وضعیت #کشاکش و تنازع میان آنان بوده است و هیچ یک از فرقههای متعصب احتمال تعدد عقاید را نمیپذیرفتند. در عین حال، هیچ شخص یا گروهی به قدر کافی نیرومند نبود تا عقاید و فرقههای مخالف را سرکوب نماید.
🔺بنابراین، آنچه میتوان گفت این است که اندیشه تساهل در غرب، از درون عنصر #اعتقاد و منازعات شدید مذهبی و تفرق دینی در اروپا پدید آمد و بستر اصلی و محرک و انگیزه مهم پدید آمدن تساهل، عمدتا مذهبی بوده است.
🔺مهمترین استدلال از منظر سیاسی در دفاع از تساهل یا رد آن را میتوان این گونه بیان کرد:حفظ #امنیت، یکپارچگی ثبات و وحدت سیاسی در گرو وحدت و هم گونگی عقاید است که خود، ناشی از عدم تساهل میباشد، در حالی که تساهل و تکثر عقاید و تنوع آراء موجب عدم انسجام و بر هم خوردن وحدت سیاسی میشود. بنابراین استدلال، از منظر سیاسی، باید به عدم تساهل قایل بود تا موجبات وحدت، یکپارچگی و انسجام سیاسی را فراهم آورد.
🔻از سوی دیگر، در دفاع از تساهل، میتوان گفت: کوشش برای تحمیل هم گونگی عقاید چنان پر هزینه و دشوار است که به زحمت آن نمیارزد و عمدتا دلایـل #حکـام سیـاسی برای عـدم تساهل، حفظ وضع موجود و ثبات سیاسی است.
🔺این هر دو استدلال قابل تامل و مناقشه است؛ چه از یک سو، اساسا و منحصرا #وحدت و ثبات سیاسی در گرو وحدت و هم گونگی عقیدتی نیست و چه بسیارند کشورهایی که در عین برخورداری از ثبات سیاسی، دارای تکثر و تنوع عقاید هستند. ثبات سیاسی مقولهای است که خود به عوامل متعدد دیگری وابسته است.
🔻 علاوه بر این، همواره چنین نیست که حکومتها و دولتهایی که معتقد به تساهل هستند، خواهان تغییر وضع موجود نباشند و یا حکومتهایی که قایل به عدم تساهلاند، حافظ وضع موجود و ثبات سیاسی باشند؛ زیرا از یک سو، تساهل و عدم تساهل مقولهای مستقل از ثبات و بی ثباتی سیاسی است، هر چند ممکن است به عنوان یکی از عوامل مؤثر در آن باشد و از سوی دیگر، #ثبات و بی ثباتی سیاسی نیز مقولهای است که عنصری همچون تساهل یا عدم تساهل لزوما در آن مؤثر نیست.