خاطرات خصوصی احمدینژاد از بهمن ۵۷
امام نزدیک به یک ربع ساعت صحبت کردند و من در آن ۱۵دقیقه مطلقا چیزی نشنیدم و بعد پرسیدم و دیدم که اکثر دوستان نیز همچون من محو در نورانیت جمال امام بودند و هیچ چیزی نشنیدهاند. بعد رفتیم متن را گرفتیم و خواندیم ببینیم که حضرت امام چه فرمودهاند.
شهاب نیوز : رییس جمهوری اسلامی ایران در روز تجدید میثاق با آرمانهای بنیانگذار انقلاب در حرم مطهر امام راحل، خاطرات شیرینی از بهمن ۵۷و ورود امام(ره) به وطن تعریف کرد که شنیدنی است.
به گزارش بخش ویژه ایرنا، دکتراحمدی نژاد در بیان خاطراتش از آن ایام با بیان اینکه امام همهاش خاطره بود و همچون یک رویای شیرین در ذهن همه ما جای دارد، گفت: در آن ایام ما جزو نیروهای انتظامات بودیم.
رییس جمهوری گفت: اولین باری که موفق به زیارت امام شدم، دو روز بعد از ورود ایشان بود که باجمعی از معلمین برای دیدار به مدرسه شهید مطهری رفته بودیم.
من بیرون داشتم کفشهای کسانی که برای دیدارآمده بودند را مرتب میکردم تا وقتی امام وارد میشوند جلوی در شلوغ نباشد، در این هنگام امام از کنار من رد شدند و رفتند داخل.
رییس جمهوری ادامه داد:امام نزدیک به یک ربع ساعت صحبت کردند و من در آن ۱۵دقیقه مطلقا چیزی نشنیدم و بعد پرسیدم و دیدم که اکثر دوستان نیز همچون من محو در نورانیت جمال امام بودند و هیچ چیزی نشنیدهاند. بعد رفتیم متن را گرفتیم و خواندیم ببینیم که حضرت امام چه فرمودهاند.
احمدی نژاد دربیان دومین خاطرهاش از امام گفت: یکبار نیز با دو نفر از دوستان به نمایندگی از طرف دیگر دانشجویان خدمت امام رسیدیم تا مسائلی را در خصوص دانشگاهها و دانشجویان با ایشان درمیان بگذاریم، وقتی خدمت ایشان رسیدیم، هر سه نفر ما فراموش کردیم که چه میخواستیم بگوییم.
وی ادامه داد: رفتیم امام را زیارت کردیم و با ایشان صمیمانه گفت و گو کردیم اما بطور کلی هیچ چیزی که بخاطر آن رفته بودیم، مطرح نشد و وقتی برگشتیم در راه فکر کردیم که به دانشجویان چه بگوییم، ما آمده بودیم که مطالبی را با امام مطرح کنیم و پاسخ ایشان را بگیریم. بقدری محو دیدار جمال نورانی حضرت امام شده بودیم که همهچیز از یادمان رفته بود.
به گزارش بخش ویژه ایرنا، دکتراحمدی نژاد در بیان خاطراتش از آن ایام با بیان اینکه امام همهاش خاطره بود و همچون یک رویای شیرین در ذهن همه ما جای دارد، گفت: در آن ایام ما جزو نیروهای انتظامات بودیم.
رییس جمهوری گفت: اولین باری که موفق به زیارت امام شدم، دو روز بعد از ورود ایشان بود که باجمعی از معلمین برای دیدار به مدرسه شهید مطهری رفته بودیم.
من بیرون داشتم کفشهای کسانی که برای دیدارآمده بودند را مرتب میکردم تا وقتی امام وارد میشوند جلوی در شلوغ نباشد، در این هنگام امام از کنار من رد شدند و رفتند داخل.
رییس جمهوری ادامه داد:امام نزدیک به یک ربع ساعت صحبت کردند و من در آن ۱۵دقیقه مطلقا چیزی نشنیدم و بعد پرسیدم و دیدم که اکثر دوستان نیز همچون من محو در نورانیت جمال امام بودند و هیچ چیزی نشنیدهاند. بعد رفتیم متن را گرفتیم و خواندیم ببینیم که حضرت امام چه فرمودهاند.
احمدی نژاد دربیان دومین خاطرهاش از امام گفت: یکبار نیز با دو نفر از دوستان به نمایندگی از طرف دیگر دانشجویان خدمت امام رسیدیم تا مسائلی را در خصوص دانشگاهها و دانشجویان با ایشان درمیان بگذاریم، وقتی خدمت ایشان رسیدیم، هر سه نفر ما فراموش کردیم که چه میخواستیم بگوییم.
وی ادامه داد: رفتیم امام را زیارت کردیم و با ایشان صمیمانه گفت و گو کردیم اما بطور کلی هیچ چیزی که بخاطر آن رفته بودیم، مطرح نشد و وقتی برگشتیم در راه فکر کردیم که به دانشجویان چه بگوییم، ما آمده بودیم که مطالبی را با امام مطرح کنیم و پاسخ ایشان را بگیریم. بقدری محو دیدار جمال نورانی حضرت امام شده بودیم که همهچیز از یادمان رفته بود.