عکس تابلویی در آمریکا: در نزنید، وگرنه شلیک میکنم!

خبرینه: هر کشوری فرهنگ خاص خودش را دارد. ایرانیها از قدیم به مهمان نوازی معروف بودهاند و از طرفی بسیار هم اهل تعارف هستند. شاید این حد از تعارفات در ایران، نمونهی دیگری در جهان نداشته باشد! خصوصاً غربیها کاملاً رک گو و بیپرده هستند و مثلاً اگر از کسی یا چیزی یا غذایی خوششان نیاید، به صراحت آن را مطرح میکنند و برایشان مهم نیست که شنونده ممکن است ناراحت شود.
هر دو طرف ماجرا خوبیهایی دارد و بدیهایی. تعارفات مرسوم در ایرانیها باعث حفظ احترام و دوستی بین افراد میشود؛ اما گاهی هم باعث دردسر میشود و مثلاً شخصی ممکن است در رودربایستی قرار بگیرد و نتواند «نه» بگوید و مزاحمتی برایش ایجاد شود. اگر پسرخالهتان از شما بخواهد «حالا که ماشین داری، من را به آن طرف شهر ببر» و شما در آن لحظه کار واجبی دارید که باید انجام دهید، در تعارف و رودربایستی گیر میکنید و این دردسر را میپذیرید!
صریح اللهجه بودن و رک گویی غربیها هم بیش از اندازه است و در مواردی باعث کدورت و ناراحتی اشخاص میشود. گرچه نیمهی مثبتی هم دارد و خیلی از وقتها انسانها را در منگنه قرار نمیدهد و همان اول، ماجرا ختم میشود.
به عنوان نمونه از صراحت لهجهی غربیها میتوان به نوشتهها و برچسبهایی با عنوان NO SOLICITING اشاره کرد که خصوصاً در آمریکا رواج دارد. این نوشتهها و نظایرش را بر روی درب برخی فروشگاهها، شرکتها و خانهها در امریکا میشود دید.
معنایش این است که کسی برای سوال کردن، گرفتن اطلاعات، صدقه گرفتن، نظرسنجی، فروش هر چیزی، تبلیغات دینی یا هر درخواست دیگری مراجعه نکند؛ وگرنه علیه او اقدام قانونی انجام خواهد شد! البته بیشتر این یک بلوف است و شاید از نظر قانونی نشود کار خاصی کرد (و برای کسی که آمده در زده، ارزش نداره تا دادگاه بروند) اما به هر حال این برچسب را میزنند تا کسی مزاحمشان نشود!
و در اکثر موارد قید میکنند که استثنایی در کار نیست و این قانون برای همه است. چیزی شبیه به «نسیه ممنوع! حتی شما دوست عزیز!» که در مغازههای ایرانیها دیده میشود. در کل در ایران مشابه این برچسبها را با این شدت نداریم. حداکثر چیزی که نوشته میشود تابلوی «پارک ممنوع» است که جلوی درب منازل و فروشگاهها قرار میدهند.
نمونههای مشابه دیگر را میتوان در زیر مشاهده کرد:
از نمونههای مؤدب و محترم!
تا نمونهی عصبانی! مزاحمان تحت پیگرد قانونی قرار میگیرند!
و نمونهای که کلاً به سیم آخر زده است! اگر مزاحم شوید، به شما شلیک میکنیم!
اگر قرار ملاقات ندارید مزاحم نشوید! ما کار شما را قطع نمیکنیم، شما هم نکنید!
ما خدمات شما را لازم نداریم! دست از سر ما بردارید!
ما مسیح را دوست داریم! (کشیشها و مبلغان مسیحی دست از سر ما بردارید!) با غریبهها هم کاری نداریم! در ضمن میدانیم به چه کسی رأی خواهیم داد! (نیاز نیست برای ما تبلیغات انتخاباتی کنید!)