پرستویی در سینما توانمندتر… معتمدآریا در تلویزیون درخشش بیشتر دارد
علیاکبر عبدالرشیدی با اعتقاد بر این که سریال “زیر تیغ” از آغاز خوبی برخوردار بوده است نسبت به مراحل بعدی این سریال یعنی پردازش و خصوصا پایان آن ابراز نگرانی کرد؛ مشکلی که به اعتقاد وی دست به گریبان تعداد بسیاری از سریالهای تلویزیونی بوده است.
![]() |
این کارشناس رسانه در گفتوگو با خبرنگار سرویس تلویزیون خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، متفاوت بودن روایت و داستان “زیر تیغ” را از دلایل موفقیت این سریال برشمرد و افزود: شیوه روایی این سریال بر خلاف بعضی از عرفهای جاری مملکت ما که در عرصه تئاتر و تلویزیون و بیشتر در عرصه سینما شاهد آن هستیم اتفاق میافتد.
وی با تقسیمبندی فیلمها و سریالهای داخلی به سه طبقه اصلی یادآور شد: گروهی از این فیلمها و سریالها از داستانهای بسیار پیش پا افتادهای برخوردارند که اصلا قابل بحث نیستند. برخی از آنها نیز به صورت سنتی تکرار برنامههای موفقی بودهاند که در زمانی توانستهاند مخاطب بسیاری را جذب کنند که بیشتر در خصوص برنامههای طنز و اجتماعی اتفاق میافتد.
عبدالرشیدی سریال “زیر تیغ” را در گروه سوم قرار داد و خاطرنشان کرد: در برنامههای جدی زمانی که به موضوعی متفاوت و در عین حال آشنا بر میخوریم، جاذبه آن مجموعه بالا میرود. پیش از این هم مجموعههایی این چنینی در کشور داشتهایم که حساسیت بسیاری در جامعه ایجاد کرده است.
وی در عین حال گفت: سریال “زیر تیغ” داستان جذابی را آغاز کرده است؛ چرا که مخاطب را در معرض تصمیمگیری قرار میدهد. ناتوانی در حدسزدن بیننده را پای تلویزیون نگه میدارد.
عبدالرشیدی از حضور هنرپیشگان و عوامل اجرایی معتبر در سریال “زیر تیغ” به عنوان یکی از عوامل موفقیت این مجموعه تلویزیونی یاد کرد.
وی به این پرسش که آیا بازیگران حرفهیی سریال “زیر تیغ” در حد و اندازههای فیلمهای معتبرشان در سینما حاضر شدهاند، پاسخ منفی داد و افزود: بازیگران سرشناس “زیر تیغ” تمامی قدرت سینماییشان را به اجرا در نیاوردهاند.
البته باید در این پخش یک تفکیکی صورت گیرد. آقای پرویز پرستویی در فیلمهای سینمایی به دلایل مختلف، توانمندی بیشتری از خودش به نمایش میگذارد. پیش از این نیز ثابت شده است حتی زمانی که بهترین کارگردانها با آقای پرستویی کار کردهاند ایشان درخشش کافی نداشتهاند و در حقیقت اعتباری که در سینما به دست آورده است در تلویزیون خرج میکند. اما در مورد خانم معتمدآریا این اتفاق بر عکس است. ایشان در تلویزیون درخشش بیشتری نسبت به سینما داشتهاند. در برخی از فیلمهای سینمایی که اغلب کودکان و نوجوانان مخاطب آن بودهاند از قابلیتهای هنری خانم معتمدآریا به اندازه کافی استفاده نشده است.
وی با بیان این که فیلمها و مجموعههای تلویزیونی دارای سه مرحله هستند که در سه حوزه اتفاق میافتد، ادامه داد: سه مرحله عبارت از آغاز، پردازش و پایان؛ و سه حوزهای که این سه مرحله در آن اتفاق میافتد شامل خود داستان، وسعت زمان و مکان و داستان و بازیگران است.
مجموعههایی مانند “زیر تیغ”، گاه آغاز خوب دارند و حتی در میانهی پردازش هم خوب پیش میروند اما متاسفانه در مرحله پایان مشکل دارند. اتفاقی که برای سریالهای مجموعههای قبل از آن نیز رخ داد.
علی اکبر عبد الرشیدی معتقد است: ماندگاری فیلمها و سریالها پیش از آن که به مرحله آغاز و پردازش مرتبط باشد به مرحله پایان بستگی دارد. منتها به دلیل ضعف فیلمنامه نویسی در کشورمان با مشکل پایان روبرو بودهایم. حتی در مجموعهی بسیار معتبر و با ارزش “امام علی (ع)” که برای کارگردانی و بازیهای آن اثر ارزش بسیاری قائل هستم، نیز چنین مشکلی دیده میشود. این مجموعه علیرغم این که از داستانی برگرفته از تاریخ برخوردار است باز هم در عملکرد پایانی دچار مشکل میشود.
وی درباره سریال “زیر تیغ” گفت: این مجموعه تلویزیونی خوب آغاز شده است. حال باید ببینیم در مرحله پردازش وسعت جغرافیایی و طول زمانی اثر چگونه پیش میرود، مشخص شود آیا کارگردان و نویسنده میتوانند در چنین وسعتی کار را به سرانجام برسانند یا در میانهی کار دچار مشکل میشود.
این کارشناس رسانه دربارهی استفاده از صحنههای عزاداری طولانی در سریال “زیر تیغ” اظهار کرد: گاه از مولفههایی چون عزا، غم، ترس برای تکوین مرحله دراماتیک اثر ضروری به نظر میرسد. این اتفاق در بسیاری از آثار هنری دنیا از جمله برخی فیلمهای برگمن و نمایشنامههای شکسپیر دیده میشود. در سینمای خودمان نیز مواردی از این دست داشتهایم. عمده آثار آربی آوانسیان از فضاهای این چنینی برای رسیدن به اوج تاثیرگذاری اثر بهره میگیرد.
وی در عین حال گفت: در تاریخ سینما و تلویزیون ما بهرهگیری از فضاهای غم و سوگواری سهلالوصولتر بوده است. چرا که این مولفهها تجلی بیشتری داشتهاند. اما وقتی به استفاده از مولفه شادمانی و جشن میرسیم، بلافاصله دچار افت میشویم و کارها به سمت ابتذال میروند.
این کارشناس رسانه، اظهار کرد: کارگردانان ما در نگاه به مرگ و استفاده از عوامل عزاداری و غم، نوعی نهادینه بودن این مولفهها را میپذیرند و به نوعی میتوان رنگ و لعاب سنتی ایرانی را در این دید، اما الگوی شادی ایرانی نداریم بنابراین کارهایمان در این بخش به ابتذال میکشد.
عبدالرشیدی معتقد است: استفاده بیش از حد از صحنههای سوگواری در کارها، تاثیرات مخربی بر مخاطب میگذارد.
وی یادآور شد: در سریال “زیر تیغ” کارگردان سعی داشت خانواده محمود آقا را در شرایطی قرار دهد که وقتی از ارتکاب قتل توسط محمود آقا مطلع میشوند دچار بحرانی شدید شوند. در این میان مخاطب نیز با اعضای این خانواده احساس همذاتپنداری کرده و جاذبه بالا میرود.
کارشناس، مجری برنامهی «شما و سیما»، فرهنگسازی و بالابردن بهرهوریهای اجتماعی را از وظایف رسانه ملی برشمرد و افزود: کارکرد تلویزیون فراگیر در جامعه ما متاسفانه بیشتر در حال گرایش به سمت نگاه روشنفکرانه و جشنوارهای است. وقتی تلویزیون به سمت فرنگسازی توجه میکند به نوعی به مسایل پیش پا افتاده میپردازد. این در حالیست که در تلویزیون باید به سمت ساخت آثار فاخری برویم که بتواند در جهت فرهنگسازی اجتماعی و بالابردن بهرهوریهای مختلف عمل کند.
به گفتهی وی، صحنههای گزنده عزاداری میتواند روحیهی ترس را به جامعه القا کند.
عبدالرشیدی تصریح کرد: درست است در کشور ما پخش صحنههای قبیحه ممنوع است، اما برخی کشورها پخش صحنههای خشونت بار و همین صحنههای عزاداری را ممنوع اعلام میکنند، چرا که ترجیح میدهند جامعه را به سمت نوعی نشاط هدایت کنند.
وی دربارهی کارگرداین سریال “زیر تیغ” اظهار کرد: خیلی فکر کردم اگر آقای پرستویی، خانم معتمدآریا و یکی دو تن دیگر از بازیگران زیر تیغ نبودند، این مجموعه تلویزیونی چه تغییراتی میکرد؟! متاسفانه در سینما و تلویزیون ما این مساله دیده شده که اگر سناریوها با هنرمندان متفاوتی ساخته میشود، تاثیر متفاوتی میگذارد.
وی در عین حال معتقد است: سریال “زیر تیغ” به حد کافی قوی است و آقای هنرمند به خوبی از تواناییها و تجارب خود در کارگردانی این سریال بهره گرفتهاند.