پشت پردهی«امبیسی فارسی»
رادیو گفتوگو در حالی که شبکهی ماهوارهیی MBC بازیرنویس فارسی پخش فیلمهای هالیوودی را آغاز کرده است در یک میزگرد کارشناسی به تبعات حضور چنین کانالی و اهداف این اقدام پرداخته است.
به گزارش خبرنگار سرویس رادیوی خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، عطاءالله ابطحی( مدرس دانشگاه و رسانهنگار) که به عنوان کارشناس دراین برنامه حضور داشت دربارهی اینکه چهطور یک کشور عربی مثل عربستان صعودی به فکر تاسیس چنین شبکهای برای ایرانیان میافتد، گفت: بحث بسیار سختی است، در طول ۴ ـ ۵ سال گذشته دائم MBC 1و۲و۳و۴ و اکشن و المغرب و العربیه را رصد میکردم، وقتی قرار شد بخش فارسی را به سایت خود اضافه کند مطمئن بودم که شبکهی فارسی هم راه خواهد انداخت، وقتی از فروردین شروع به تبلیغ ایجاد شبکهیی با زیرنویس فارسی کردند، این بحث پیش آمد که اصلا «امبیسی» چیست، چرا به سراغ چنین بخشی رفته است، اگر پاسخ این سوالها داده شود، پاسخ پرسش شما نیز مشخص میشود.
وی با اشاره به تاریخچهی تشکیل MBC گفت: در ۱۸ سپتامبر ۱۹۹۱، ولید ابراهیم که یک سرمایهدار عرب از خانواده سلطنتی عربستان صعودی است امبیسی (مرکز رادیو، تلویزیونی خاورمیانه) را درلندن تاسیس کرد، این نخستین ایستگاه بخش خصوصی بود و با قراردادن اساس کار خود بر مبنای سرگرمی از دیگر شبکههای عرب زبان فاصله گرفت.
ابطحی با بیان اینکه در آن سالها در رسانههای جهان عرب به جز کشور مصر، رسانهای به این شکل وجود نداشت، اظهار کرد: بعد از تاسیس الجزیره که میتوان گفت شبکهی اول رسانهی جهان عرب بود، به فاصله نه چندان زیادی، «العربیه» شکل میگیرد، یعنی ام.بی.بی از حالت سرگرمی صرف خارج شده و وارد فاز خبری میشود که معتقدم دراین زمینه درحد خودش قدرتمند عمل میکند.
به گزارش ایسنا، رها خرازی آذر( مدرس دانشگاه و محقق ارتباطات استراتژیک) نیز که دیگر کارشناس این برنامه بود اظهار کرد: دربارهی تلویزیونهای عربی که طی چند سال اخیر رشد قارچگونهای داشتند میتوان گفت بعد از شبکهی الجزیره، اعراب به فکر سرمایهگذاری قابل توجهی به روی رسانههایشان افتادند، در واقع بعد از شکست CNN از الجزیره در سطح خبرهای منطقهای بود که اعراب به این فکر افتادند که توانایی این را دارند که شبکههایی را با مالکیت خصوصی در منطقه راهاندازی کنند.
وی با بیان اینکه ام.بی.سی و سایر شبکههای سرگرمکننده و خبری ناشی از اعتماد بهنفسی هستند که اعراب بهواسطهی خبرگزاری «الجزیره» بهدست آوردند، گفت: الجزیره روایت متضادی را در برابر روایت مسلمی که سالهای سال رسانههای بزرگ جریانساز جهان دنبال میکردند قرار داد و توانست بتی را که از رسانههای عربی ساخته شده بود بشکند.
این مدرس دانشگاه ادامه داد: این رویهی خوبی است و بهنظر میرسد اعراب به خوبی توانستند وارد این عرصه شوند، نکتهی جالب این است که فقط روی شبکههای خبری برنامهریزی نکردند و به سرگرمی نیز پرداختند.
وی ادامه داد: اغلب کشورهای اطراف ما در رسانههای خود محتوای تفریحی غنی را ارائه نمیدادند، ما تنها در سینما خلاصه میشدیم و در کشورهای عربی نیز مباحث تفریحی دنبال نمیشد، بنابراین بازار خوبی برای راهاندازی یک شبکهی سرگرم کننده تفریحی بود.
خرازی تصریح کرد: میتوان گفت ام.بی.سی با چهار شبکهی مشخص خودش ۲ و ۴ و اکشن و حالا نیز پرشیا، کانالی را برای محتوای آمریکایی فراهم آورده است، باید به این نکته دقت کرد که زمینهها از سوی اعراب فراهم شده است، ولی محتوا، محتوای آمریکایی است.
وی با بیان اینکه شبکهی MBC از چند جنبهی قابل بررسی است، گفت: جنبهی دیپلماتیک و امنیتی رسانه، جنبه ساختاری که نوع گردش کاری رسانه، خصوصی و یا نیمه خصوصی بودن آن است، جنبه محتوا مبنی بر اینکه چه کسانی محتوای آنها را طراحی، انتخاب و چینش میکنند، تاثیراتی که این رسانهها و محتوای آنها برمخاطبان عرب یا فارسیزبان دارند، تاثیرات رسانهای که از نظر محتوا و ساختار برروی ساختار رسانههای ما میگذارند.
کارشناس- مجری این برنامه، مازیار ناظمی با بیان اینکه مسوولان «ام.بی.سی پرشیا» در پاسخ به پرسش یکی از بینندگان درخصوص حذف برخی از صحنهها در فیلمهایی که تاکنون پخش کرده است گفتهاند که باتوجه به حساسیت خانوادههای ایرانی اقدام به حذف برخی صحنههای غیراخلاقی فیلمها کردیم، از ابطحی کارشناس برنامه پرسید به نظر شما MBC پرشیا چقدر توانسته است درمیان خانوادههای ایرانی جایگاه پیدا کند؟ که وی در پاسخ گفت: MBC2 یکی از مجموع هشت شبکهی ام.بی.سی است وقتی راهاندازی شد ۲۴ ساعت جهان عرب را در اختیار هالیوود قرار داد. این برای جذب مجبوبیت در خاورمیانه و جاهای دیگر کافی نبود؟
وی ادامه داد: تعداد زیادی سایت و وبلاگ وجود دارد که برنامههای ام.بی.سیها را مدام مینویسند (به فارسی) حتی زمانی که بخش فارسی نداشت و حتی زیرنوسی فارسی هم وجود نداشت، این خیلی جالب است، وقتی یک ام.بی.سی در اینترنت جستوجو میکنیم حدود دومیلیون و ۴۵۰ هزار مورد بالا میآید.
این کارشناس رسانه با اشاره به اینکه MBC درسال ۲۰۰۷ ان.بی.سی، «اکشن» را اضافه کرد که در یک کلمه خشونت، خشونت و خشونت است و چاشنی خشونت نیز سکس و صحنههای غیراخلاقی است، گفت: شبکهیی که این همه برنامه غیراخلاقی دارد چگونه است که به فکر ما (ایرانیها) افتاده است؛ از سوی دیگر حس من به عنوان یک کارشناس و کسی که تقریبا برنامههای این شبکه را دنبال میکند این است که MBC اکشن قرار بود تغییر فرهنگ ایجاد کند. یعنی یک فضای فرهنگی خاص ایجاد شود، مردم بیحیا شوند و حرمتها شکسته شود، اگر شما ده دقیقه یکی از کانالهای آن را نگاه کنید متوجه میشوید فضایی که در این فیلمها هست در جهان اسلام نیست و حالا قرار است این فرهنگ به زبان فارسی و جهان اسلام منتقل شود!
وی ادامه داد: «العربیه» از دوسال پیش خیلی علیه ایران خشن نبود، بعد از جنگ ۳۳ روزه و درگیریهایی که میان حزبالله و دیگر گروهها رخ داد «العربیه» مثل یک شبکهی حزبی سهدهه قبل رفتار میکرد و هرآن چه که میتوانست از یکسال گذشته علیه ایران پخش کرد چنان چه در برنامهای تماما احکام شیعه را به مسخره میگرفت.
ابطحی تاکید کرد: «العربیه» را نمیتوانید از ام.بی.سی جدا کنید، خیلی خوشبینانه است که فکر کنیم دلش به حال ما میسوزد.
خرازی آذر نیز در بررسی جنبه امنیتی و دیپلماتیک شبکهی ام.بی.سی پرشیا گفت: اگر به تاسیسکنندهی این شبکه نگاه کنیم میبینیم که از تجار سعودی است؛ یعنی جزو خاندان سلطنتی است که دراین صورت جزو حکمرانان سیاسی نیز هست. بنابراین میشود گفت که غیراز منافع تجاری که هنوز برای ام.بی.سی فارسی اتفاق نیفتاده است منافع سیاسی بسیار بیشتر درساخت این شبکه اهمیت داشته است.
وی با اشاره به اینکه اعراب بعد از سال ۲۰۰۳ که از طرف آمریکایی ها متقاعد شدند یک متحد منطقهیی باشند در برابر خطراتی مثل ایران، به این جنبه روی آوردند که از قدرت دیپلماتیک نرم یا سخت آمریکا در منطقه سهمخواهی کنند، اظهار کرد: آمریکاییها قبل از سال ۱۹۴۰ رایزنان مطبوعاتی خود را به کشورهایی که به آنها حساسیتهای خاص داشتند فرستادند. بنابراین آنها یدطولایی درزمینهی قدرت دیپلماسی و قدرت رسانهای دارند.
این محقق ارتباطات استراتژیک با طرح این پرسش که چرا آمریکاییها به اعراب روی خوش نشان میدهند، گفت: آمریکاییها به این نتیجه رسیدهاند که دیپلماسی چماق و هویچ دربارهی کشورهای پیچیدهای مثل ایران سازگار نیست و باید به بازیهای بسیار پیچیدهتری روی آورد؛ بنابراین دیپلماسی رسانه در راس اموری است که آمریکاییها علیه ایران دنبال میکنند، آمریکا میداند که انقلاب مخملی، حمایت از گروههای دانشجویی اپوزیسیون و امثال اینها برایشان سودی ندارد و درایران مردم به ذات از نظر فرهنگ سیاسی در برابر این نوع اقدامات مقاومت میکنند.
وی ادامه داد: اعراب چندسالی است که متقاعد شدند تعداد زیاد شیعیان در منطقه و در عین حال تاثیری که ایران بر سایر افکار عمومی دارد میتواند زمینههای تهدیدی را برای آنها فراهم کند یعنی میتوان گفت اعراب از نظر افکار عمومی و افکار نخبگان سیاسی باهم متفاوتند؛ افکار نخبگان سیاسی خیلی راحت خودش را متحد آمریکا میخواند از سوی دیگر افکار عمومی کشورها به مقاومت ایران در برابر اهداف استعمارگرایانه آمریکا و کشورهای عربی احترام میگذارد، درواقع ما هزینهها را میپردازیم اما افکار عمومی منطقه لذتهای مقاومت را میچشد.
وی ادامه داد: اعراب از نفوذی که ایران در منطقه دارد میترسند و بحثهایی مثل هلال شیعی نیز به این مساله دامن میزند. بنابراین بسیار طبیعی است که اعراب بخواهند با مباحث اینچنینی سهمخواهی کنند.
خرازی آذر دربارهی محتوا و انتخاب فیلمها در شبکهی ام.بی.سی فارسی گفت: یک تیم عرب نمیتواند فیلمها را انتخاب کند؛ به عقیده من اعراب، آمریکاییها و بخشی از تجار فارسیزبان دراین زمینه حضور دارند، با تحلیل سطحی شبکه میتوان فهمید که تبلیغات بازرگانی آن را ایرانیانی که خارج از کشور کانال دارند تامین میکنند ولی انتخاب فیلم برعهدهی آمریکا و اعراب است و از ایرانیها چندان نظرخواهی نمیشود.
وی با اشاره به این که دفتری نیز از طرف آمریکاییها در دوبی تاسیس شد که ایران را از نزدیک مونیتور کند، تاکید کرد: فعالیتهای این دفتر را نباید از نظر دور داشت؛ چرا که سرمایهگذاری آمریکاییها خطی و یک وجهی نیست، بلکه چند وجهی است، حدس من این است که این شبکه حمایتهای مادی و معنوی آمریکاییها را بهطور عمده خواهد داشت.
مازیار ناظمی (کارشناس، مجری برنامه) با ارائهی تحلیلی از یک کارشناس ارتباطات اجتماعی مبنی براینکه هدف راهاندازی چنین شبکهای سرگرمی خانوادههای ایرانی، تقویت دوستی میان مردم ایران و اعراب، شناخت بیشتر مردم ایران از هنرپیشههای مطرح هالیوودی، تقویت زبان میتواند باشد و در عین حال آمریکا پشت صحنه این شبکه است و اهداف تجزیه طلبانهی خود را علیه ایران و اعراب دنبال میکند، نظر ابطحی را دراین باره پرسید که او در پاسخ اظهار کرد: در نگاهی که طی چند روز اخیر به این شبکه انداختم تقریبا هیچ نشانی از جهان عرب در آن شبکه نبود، آن جا همه چیز هالیوودی بود و اصلا ربطی به اعراب و ایرانیها نداشت.
وی درخصوص محتوای «ام.بی.سی پرشیا» گفت: یک خط سیر وجود دارد که همهی اینها را به هم ربط میدهد، بیشک به مسائل سیاسی که آمریکا درمنطقه دنبال میکند ربط دارد و درخوشبینانهترین حالت هم نمیتوان آن را نادیده گرفت.
ناظمی ادامه داد: برخلاف حدود سی شبکه فارسیزبان اپوزیسیون ایرانی در خارج از کشور که تقریبا خنثی و کمبیننده هستند، حدس من این است که این شبکه خیلی پربیننده خواهد بود چون پخش فیلم را انتخاب کرده است.
این مدرس دانشگاه با اشاره به شبکهی رادیو صدای آمریکا گفت: این شبکه شش ماه اول فقط موسیقی پخش میکرد پس از آن چند دقیقه خبر پخش کرد و کمکم مدت آن را افزایش داد و برنامههای دیگر را به آن افزود، بهنظر میرسد این شبکه جدید نیز به همین شکل پیش برود؛ چندماه فیلم بعد خبر و بعد برنامههای دیگر.
وی ادامه داد: این شبکه به گونهای پیش خواهد رفت که ضمن اینکه موضعگیری ضد ایرانیاش زیاد خواهد شد، سعی میکند ارتباطی با ایران برقرار کند البته نه با هدف برقراری دوستی میان ایران و اعراب.
ابطحی با طرح این پرسش که چرا چنین شبکهای برای ما راهاندازی میشود، گفت: این پرسش مطرح است که چرا ما خودمان نتوانستیم چنین شبکهای را راهاندازی کنیم که هم از نظر خبری و هم سرگرمی بیننده را اغنا کند، در اطرافمان اتفاقات بسیار زیاد و مهمی میافتد ولی درکشور ما هیچ انعکاسی از آنها نیست و یا اینکه بسیار آرام و سرد آنها را انعکاس میدهد که تاثیرگذاری لازم را ندارد. این یک ظلم است به مخاطب ایرانی، بنابراین «العربیه» که میداند درایران اینگونه است سعی میکند او این خلا را جبران کند.